سلام زمانه ای خوبی نیست بسیاری از آنهایی که می گویند ما بعد از مدتی من میشوند... باید باران بود و بارید مهر را پراکنده کرد ونپرسیم که این پیاله خالی از ان کیست لطفش همیشه جاریست یا حق...
سلام مومو جان .. این اسم از اسم خودت راحتره برام چون اون رو همیشه دو بار نگاه میکردم اشتباه ننویسم خوب شعر قشنگی سرودی شاعر شدی شدیدا منتظر نوشته های خوبت هستم
روزگاریست همه عرض بدن می خواهند همه از دوست فقط چشم و دهن می خواهند دیو هستند ولی مثل پری می پوشند گرگ هایی که لباس پدری می پوشند آنچه دیدند به مقیاس نظرمی سنجند عشق ها را همه بادور کمر می سنجند خب طبیعی است که یک روزه به پایان برسد عشق هایی که سر پیچ خیابان برسد صبح یک روزمن از پیش خودم خواهم رفت بی خبربا دل درویش خودم خواهم رفت می روم تاکه به میخانه کمی مست کنم جرعه بالابزنم آنچه نبایست بکنم آنقدرمست که اندوه جهانم برود جام بر روی لبم باشدوجانم برود ساقیا در بدنم نیست توان جام بده گوره بابای غم هر دو جهان جام بده
اومدم در مورد ترس یکمی بنویسم ولی یک کمی حالم گرفتس - گاهی آدم می خواد یک چیزیو درست کنه اما از توانش خارجه ... بعد دیر میشه ! و اون موقع فقط فکرهایی می مونن که آدمو تو حالت بدی قرار میدن و لبخند آدمو ...
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
سلام
زمانه ای خوبی نیست بسیاری از آنهایی که می گویند ما
بعد از مدتی من میشوند...
باید باران بود و بارید مهر را پراکنده کرد
ونپرسیم که این پیاله خالی از ان کیست
لطفش همیشه جاریست
یا حق...
سلام مومو جان .. این اسم از اسم خودت راحتره برام چون اون رو همیشه دو بار نگاه میکردم اشتباه ننویسم
خوب شعر قشنگی سرودی شاعر شدی شدیدا
منتظر نوشته های خوبت هستم
من که گفتم اخرش نامرد از اب درمیاد...گفتم فکر عشق نکن که خربزه آبه....
حالا چرا شدی مومو ؟
وبلاگ قشنگی داری
سلام
خوبی؟!
خیلی قشنگ بود. اما بازم مرموز بود!!! D:
روزگاریست همه عرض بدن می خواهند
همه از دوست فقط چشم و دهن می خواهند
دیو هستند ولی مثل پری می پوشند
گرگ هایی که لباس پدری می پوشند
آنچه دیدند به مقیاس نظرمی سنجند
عشق ها را همه بادور کمر می سنجند
خب طبیعی است که یک روزه به پایان برسد
عشق هایی که سر پیچ خیابان برسد
صبح یک روزمن از پیش خودم خواهم رفت
بی خبربا دل درویش خودم خواهم رفت
می روم تاکه به میخانه کمی مست کنم
جرعه بالابزنم آنچه نبایست بکنم
آنقدرمست که اندوه جهانم برود
جام بر روی لبم باشدوجانم برود
ساقیا در بدنم نیست توان جام بده
گوره بابای غم هر دو جهان جام بده
یاعلی مدد.. والنتین
تا حالا به این فکر کردی چرا خدا عشق را آفرید؟
...
سلام
نظر لطف شماست
شاد زی
اومدم در مورد ترس یکمی بنویسم ولی یک کمی حالم گرفتس - گاهی آدم می خواد یک چیزیو درست کنه اما از توانش خارجه ... بعد دیر میشه ! و اون موقع فقط فکرهایی می مونن که آدمو تو حالت بدی قرار میدن و لبخند آدمو ...