شاید یه روزی, یه جایی, من و تو همدیگرو ببینیم و تو بگی چقدر دلت میخواسته که منو دوباره ببینی و بهم بگی که چقدر دوسم داری و من بهت لبخند بزنم و ... .
شاید یه روزی, یه جایی, من و تو همدیگرو ببینیم و بشناسیم و تو زل بزنی تو چشام و از کنار هم رد شیم, درست مثل همیشه.
شاید یه روزی, یه جایی, من و تو همدیگرو ببینیم و تو خودتو معرفی و کنی و بگی چقدر دلت میخواسته که منو دوباره ببینی و بهم بگی که چقدر دوسم داری و من خیلی ساده بهت بگم ببخشید آقا, به جا نمیارم و از کنارت رد شم!
اون موقع شاید تو دلم بهت بخندم و سعی کنم قیافتو وقتی بهت گفتم به جا نمیارم تو ذهنم نگه دارم - لبای آویزوون و شونه های افتاده و قیافه ی کج و کول - آخه میدونی شاید بخوام که پست باشم.
به همین سادگی . باور کن!
۲۱/۹/۸۶
- والنتین -
شاید هزار بار این اتفاق ها رو تو ذهنم تصور کردم ولی من نمی تونم کسی رو که با تمام قلبم دوستش داشتم وقتی بیاد بهم بگه دوستم داشته ، با بی تفاوتی بگم نمی شناسمت! با اینکه هزار بار اینا رو تو ذهنم مرور کردم.... هر چند اونم هیچ وقت به من این حرفا رو نمی زنه!
من اشتباه اومدم یا تو ادرس اون وبتو با این اشتباه زدی..
لووووووووووووووول..خانومی کپ کردم..
عشق مانند هوا در همه جا حاریست
تو نفس هایت را قدری جانانه بکش
تفسیرش نکن خو؟بذا همین جور یه کلمه ای بمونه!!!
پست بودن خیلی راحته! دوست داشتن و صادق بودن سخته! بیا یکم سختی بکشیم! نظرت چیه؟!
سلام
ممنون که سر زدی .
به روز باشی .
حالا اگه منو دیدی اینکارو نکنی ها. دلم میشکنه ... تازه تو همیشه سروری سرور من که پست نمی شه!
دوست دارم ببینمت زیرا یا خوشحال میشم یا حسرت میخورم که در هر صورت لذت بخش است.یا حد اقل اینکه چون با یه طرز تفکر جدید اشنا شده ام می ارزه.خوشحال میشم به من سر بزنی.